درحالی که شرکتهای بیمه داخلی توان پوشش چنین خساراتی را ندارند، صنعت بیمه کشور با کمبود پشتوانههای بینالمللی روبهرو است. بابک نصرتی، کارشناس بیمه در گفتوگو با «دنیای خودرو» با اشاره به این مشکلات از لزوم اصلاحات ساختاری در صنعت بیمه و بازگشت به بیمههای اتکایی بینالمللی سخن میگوید.
بابک نصرتی دراینباره گفت: «بروز انفجار در اسکله شهید رجایی در بندرعباس، بزرگترین بندر تجاری ایران نهتنها ابعاد انسانی فاجعهبار خود را بهنمایش گذاشت، بلکه بر بحرانهای صنعت بیمه نیز تاکید کرد. این حادثه که به نابودی هزاران کانتینر و خودرو انجامید، در شرایطی رخ داد که شرکتهای بیمه داخلی بهطور چشمگیری از توان مالی لازم برای پوشش چنین خسارتهای سنگینی بیبهره هستند. این وضعیت تنها یکی از نشانههای عمیق بحران در صنعت بیمه ایران است که در پی خروج شرکتهای بیمهگر بینالمللی بهدلیل تحریمها ایجاد شده است.
بابک نصرتی، کارشناس برجسته بیمه در اینباره میگوید: «ایران درحال حاضر با یک بحران واقعی در صنعت بیمه روبهرو است. انفجار در بندر شهید رجایی تنها یکی از مصادیق بحرانهای بزرگتری است که در صورت تداوم این شرایط میتواند به بحرانی غیرقابل کنترل تبدیل شود. این حادثه خسارتهای جانی و مالی فراوانی بههمراه داشت که هیچیک از شرکتهای بیمه داخلی بهتنهایی قادر به جبران آن نیستند.»
وی افزود: «در دهههای گذشته، شرکتهای بیمه بینالمللی در پوشش بیمهای بزرگترین ریسکها، نقش بسیار مهمی ایفا میکردند. این بیمهگران مانند «لویدز لندن» و «مونیخ ری» با ظرفیتهای مالی بالا و توانایی پوشش ریسکهای بزرگ، سهم زیادی از بیمهنامههای حملونقل، ناوگان کشتیها، هواپیماها و زیرساختها را در اختیار داشتند. اما از زمان اعمال تحریمهای بینالمللی، شرکتهای بیمه خارجی از بازار ایران خارج شده و صنعت بیمه داخلی بهتنهایی بار پوشش این ریسکها را به دوش کشیده است.»
نصرتی در اینباره ادامه میدهد: «پیش از تحریمها، شرکتهای خارجی بیش از ۶۰ درصد از پوشش بیمهای حملونقل را در ایران برعهده داشتند. اما امروز تمامی این مسئولیتها به ۳۲ شرکت بیمه ایرانی واگذار شده است که اغلب از ظرفیتهای مالی و تخصصی لازم برای پوشش چنین خساراتی برخوردار نیستند.»
یکی از چالشهای جدی صنعت بیمه ایران، فقدان بیمهگران اتکایی بینالمللی است که بهطور معمول ریسکهای بزرگ را میان چندین شرکت بزرگ تقسیم میکنند. در غیاب بیمهگران خارجی، شرکتهای بیمه ایرانی مجبور به حفظ ریسکها در داخل کشور شدهاند؛ امری که بهویژه در بحرانها مشکلاتی جدی ایجاد میکند.
نصرتی بر این نکته تاکید میکند که «در حادثه اخیر در بندر شهید رجایی، چندین شرکت بیمهگر داخلی مسئولیت پوشش بیمهای را برعهده داشتند، اما هیچکدام از آنها توانایی پرداخت خسارتهای سنگین ناشی از انفجار را ندارند.»
این کارشناس بیمه به لزوم بازگشت به بیمههای اتکایی بینالمللی اشاره میکند و میافزاید: «برای مدیریت ریسکهای کلان، بهویژه در حوادثی همچون انفجار بندر شهید رجایی، نیاز بههمکاری با بیمهگران بینالمللی داریم. در غیر این صورت، فشار سنگینی بر شرکتهای بیمه داخلی وارد خواهد شد که درنهایت منجر به بحرانهای مالی گسترده میشود.»
یکی دیگر از مشکلات عمدهای که صنعت بیمه ایران با آن مواجه است، رقابت ناسالم و صدور بیمهنامههای غیرواقعی بهویژه در بیمههای پرریسک است. بسیاری از شرکتهای بیمه بهویژه شرکتهای کوچکتر، بهدلیل فشار برای جذب مشتری بیشتر، بهرقابت در کاهش نرخها و صدور بیمهنامههای نادرست روی آوردهاند.
این روند سبب شده است برخی از شرکتها بهجای تمرکز بر ارزیابی دقیق ریسکها، به تخمینهای نادرست از ریسکها پرداخته و درنهایت به صدور بیمهنامههایی با پوششهای ناکافی بپردازند.
نصرتی میگوید: «برای جبران خسارتهای ناشی از حوادث بزرگ، شرکتهای بیمه باید ابتدا ریسکها را بهدقت ارزیابی کنند. متاسفانه در صنعت بیمه ایران این ارزیابیها غالبا بهطور دقیق و جامع انجام نمیشود و بسیاری از شرکتها از بیمهنامههایی استفاده میکنند که قادر به پوشش خسارات واقعی نیستند.»
برای عبور از بحران فعلی و مدیریت ریسکهای کلان، کارشناس بیمه معتقد است ایران باید به شبکه جهانی بیمهها بازگردد و با بیمهگران اتکایی بینالمللی همکاری کند. «بازگشت به بیمههای اتکایی بینالمللی، بهویژه در بخش حملونقل و زیرساختها، تنها راه برای مدیریت ریسکهای کلان است. این همکاری نهتنها از بروز بحرانهای مالی جلوگیری میکند، بلکه باعث بهبود کیفیت خدمات بیمهای و ارتقای استانداردهای ایمنی در کشور خواهد شد.»
وی در انتها افزود: «حادثه انفجار در بندر شهید رجایی، بحران صنعت بیمه ایران را عمیقتر از همیشه نشان داد. ناتوانی در پوشش خسارات ناشی از چنین حوادثی، بهویژه در غیاب بیمهگران بینالمللی، آسیبهای زیادی بهکشور وارد کرده است. برای جلوگیری از بحرانهای بیشتر و بازسازی زیرساختهای بیمهای کشور، بازگشت بهشبکه جهانی بیمه و انجام اصلاحات اساسی در ساختار این صنعت ضرورت دارد. تنها در این صورت است که ایران میتواند از پس مدیریت ریسکهای کلان برآید و از بروز بحرانهای مشابه جلوگیری کند.»